آن خطاط سه گونه خط نوشتی
یکی او خود خواندی ، لا غیر
یکی را خود ، هم او خواندی هم غیر
یکی نه او خواندی و نه غیر
آن خط سوم لحظه عمل کردن توست...



بلاگم خیلی با حال شده نه؟ کلی رفتم به افتخار خودم کافی شاپ ، خودمو مهمون کردم ! نمی دونستم ماندانا رفته عکسه رو گذاشته اون بالا ... تو شرکت بلاگمو باز کردم یه دفعه یه صدای اینجوری ( می خواستین اینجا باشین بشنوین چه جوری !) در بکردم ! همه کله ها از
( پشت کامپیوترها اومد بالا ! گفتم : ای کره بز !!( البته این از اون لحن صدا کردن هاست که یعنی قربونت برم !
برای توضیح به شیرین جون هم راجع به یادداشت قبلی ام باید بگم تو که تو سرزمین کفر زندگی میکنی !!!! چطور از این چیزها سر در نمیاری؟! این یه تیکه رو فقط شیرین بخونه :( یعنی سکس چند نفره ) که به نظر من این غیر قابل هضم ترین موضوع ممکنه .
راستی شیرین جون تولدت مبارک . امیدوارم سالهای سال در کنار همسر و پسرگلت خوش و سلامت زندگی کنین .

اونیکه روزی سی بار بلاگشو باز میکنه نیگاه میکنه کیف میکنه : سعیده






........................................................................................




ديروز يه چيزي ديدم ... عجيب ترين چيزي كه به عمرم ديده بودم . هنوز تو كفم . چهارراه جهان كودك يه دختر و پسر وايساده بودن تقريباَ 20 ساله ‍‚ طرز نگاه كردنشون نظرمو جلب كرد . هر دختري كه رد ميشد پسره خيلي بد نگاه ميكرد و جالب اينكه بعضي هاشونم به دختره نشون ميداد و با هم در موردش يه اظهار نظري هم ميكردن .دختره خودش يه جوراي عجيبي به دخترها نگاه ميكرد . (عمق فاجعه رو كه ميگيرين !) خلاصه مطلب اينكه دنبال يه دختر ميگشتن! آخر هم پيدا كردن . يه عجيب غريبش رو هم گير آوردن . تا حالا به عمرم نديده بودم انقدر علني يه زوج دنبال يه پا بگردن ! حالا از خدا كه پنهون نيست از شما هم پنهون نباشه ! منو هم يه نگاه خريدارانه اي كردن !! اما فكر كنم با توجه به اون چيزي كه اونا دنبالش ميگشتن من خيلي مورچه بودم ! آخه اونيكه اونا به اتفاق نظر پسنديدن دست كمي از دكل كشتي نداشت ! آقا به ما چه دكل بايد به دهن بزي شيرين بياد ! اونيكه از ديروز تا حالا يه جفت شاخ رو سرش سبز شده : سعيده مورچه !







........................................................................................

Home